قلعه، دژ، ارگ يا ارك در زبانهاى هند و اروپايى به معنى حفاظت كردن، بستن، مقاومت كردن و مانع ايجاد كردن است و عبارت از قلعهاى محكم در داخل شهر است كه معمولاً در بلندترين نقطه شهر ساخته مىشده و مقر حاكمان و پادشاهان و خانواده سلطنتى بوده است. هم چنين سازمانهاى دولتى، خزانه و زندان شهر نيز در داخل ارگها مستقر بودهاند.پيشينه ساختن ارگ در جهان به حدود سه هزار سال پيش از ميلاد مربوط مىشود. در شهرهاى سومر ارگهايى وجود داشته كه پادشاهان و كاهنان در آن زندگى مىكردهاند. در ايران اولين شهرى كه در آن ارگ ساخته شد، هگمتانه (همدان) پايتخت دولت ماد بود.در زمان هخامنشى در هرساتراپ نشين، نيرويى متشكل از سواركاران و تيراندازان براى مقابله با دشمن حضور داشتند تا در موقع جنگ به دفاع از شهر بپردازند. اين مكان داراى يك «ارگبد» يا «ارگبذ» بود كه در واقع رييس و نگهبان ارگ نيز محسوب مىشد. در اين دوران برجها اغلب مستطيل شكل ساخته شدهاند و پس از آن در دوران سلوكى به برجهاى نيمگرد تغيير شكل دادند.واژه ارگ در فارسى ميانه نيز ديده مىشود. در دوره ساسانى بيش از دورههاى قبل واژه ارگ را مىبينيم. اردشير بابكان مؤسس سلسله ساسانى، ارگبذ بود و پس از رسيدن به پادشاهى ارگبذ مخصوص خاندان سلطنتى شد. طرح قلعههاى ساسانى نيز اغلب شبيه برجهاى نيمه مدوّر و عظيمى بود كه به عنوان بناى دفاعى مورد استفاده قرار مىگرفتند.شهرهاى قديم ايران معمولاً از سه بخش حومه، شهرستان و ارگ تشكيل مىشدند. حومه يا رَبَض بخش بيرونى شهر بود كه شامل كاروانسراها و بازارها مىشد. شهرستان يا شارستان به قسمتى كه خانههاى شهر را در بر مىگرفت، اطلاق مىشد و ارگ در مركز شهر بود و بخش ادارى و نظامى شهر را در بر مىگرفت.اين سه بخش هر كدام به وسيله ديوارهاى بلندى از يكديگر جدا مىشدند. ديوار ارگ از ديوار شهرستان و حومه بلندتر و مستحكمتر بود و چندين نگهبان از آن محافظت مىكردند.اگر در زمان جنگ، ارگ به دست دشمن مىافتاد، به معنى آن بود كه تمام شهر به تصرف نيروى دشمن درآمده است. در زمان جنگ يكى از مهمترين راههاى دفاع از ارگ، حفر خندق در اطراف آن بود. معمولاً خندقها را از آب پر مىكردند تا دشمن نتواند ارگ را تصرف كند.
در ارگها معمولاً چند در مخفى براى مواقع اضطرارى مىساختند تا در صورت حمله دشمن، پادشاه و اطرافيان او بتوانند از ارگ خارج شوند.شكل و اندازه ارگها به درجه اهميت و موقعيت جغرافيايى شهرها بستگى داشت. ارگها با توجه به شرايط زمانى و موقعيت پادشاهان از نظر وضعيت استحكاماتى و دفاعى با هم تفاوت داشتند. ارگهاى بزرگ را كه مقر حكومتى حاكمان بودند و از نظر استحكاماتى داراى اهميت بودند «نارين قلعه» مىناميدند. ساختن ارگ به عنوان پايگاه نظامى در شهرهاى ايران از قرن 6 قبل از ميلاد تا 13 هجرى قمرى متداول بود.مساحت ارگهاى بزرگ به 6000 متر مربع نيز مىرسيد. در ارگهاى وسيع امكان كشاورزى نيز وجود داشت، در اين صورت، در مواقعى كه ارگ تحت محاصره دشمن بود، از نظر غذايى مشكلى براى ساكنان ارگ به وجود نمىآمد.بيشتر قلعهها بر فراز بلندىهاى بىحفاظ قرار داشتند و شيبهاى تند و يا صخرهها موانع طبيعى در برابر پيشروى دشمنان بودند. اين دژها داراى چشمانداز وسيعى به سرزمينهاى اطراف يا جادههايى بودند كه بايد از آنها محافظت مىشد. در ايران قلعهها داراى چاه آب يا چشمه آب مىباشند و تنها قلعههايى كه گرداگرد آنها را آب فرا گرفته همانند قلعه سفيدرود در شمال رودبار و يا كرانههاى حاشيه خليج فارس، داراى چاه و يا چشمه آب نيستند.در ارگها معمولاً محلهايى براى اداره كنندگان شهر و اتاقهايى براى نشيمن و پذيرايى حكام و خانوادههاى آنان، زندان، طويله، باربند و انبارهايى براى آذوقه مىساختند.دژها و يا قلعههاى سرزمين ايران بنابر وضع طبيعى محل و مصالح به كار رفته در بناى آنها در برگيرنده اشكال گوناگونى هم چون دژهاى جلگهاى و كوهستانى هستند. طرح سطحى دژهاى جلگهاى مربع يا مربع ـ مستطيل شكل است و در چهار سوى آن چهار برج مدوّر دفاعى وجود دارد. برخى از اين دژهاى جلگهاى نيز به شكل دايره مىباشند. مصالح به كار رفته در اين گونه قلعهها، خشت و گل است و به ندرت از آجر و گچ ساخته شدهاند. باروى اين دژها چينهاى يا از خشتهاى قطور ساخته شده است و قطر برخى از باروهاى آن به سه متر مىرسد. در ساخت دژهاى كوهستانى اغلب از سنگهاى بدون تراش همانند سنگهاى رودخانه و سنگهاى نتراشيده كوه و گچ غربالى استفاده شده است.از جمله قديمترين و محكمترين ارگهايى كه تمام قسمتهاى آن هم چنان پابرجا مانده، ارگ بم در كرمان مىباشد. ارگ تهران نيز از جمله ارگهاى مهمى است كه خاندان قاجار و سازمانهاى دولتى آن زمان در آن مستقر بودند.از ديگر ارگهاى مهم ايران، ارگ عليشاه در تبريز و ارگ كريمخانى در شيراز را مىتوان نام برد.
منابع: دايرة المعارف بزرگ اسلامى، مركز دايرةالمعارف بزرگ اسلامى، تهران، 1369، ج 7، ص 656 / دايرة المعارف تشيع، زير نظر احمد صدر حاج سيدجوادى، كامران فانى، بهاءالدين خرمشاهى، مؤسسه دایرﺓالمعارف تشیع، تهران، 1369، ج 2، ص 77 / فرهنگنامه كودكان و نوجوانان، شوراى كتاب كودك، شركت تهيه و نشر فرهنگنامه كودكان و نوجوانان، تهران، 1373ـ1381، ج 2، ص 233 / معمارى ايران (دوره اسلامى)، به كوشش محمديوسف كيانى، جهاد دانشگاهى، تهران 1366، ص 91، 105 / Encyclopedia Iranica. Edited by Ehsan Yarshater. Routledge & kegan Paul. London. Boston and Henley. 1985. Vol. 2. P. 395.
وب سایت دانشنامه فارس راه اندازی شده در سال ٬۱۳۸۵ کلیه حقوق این سایت محفوظ و متعلق به موسسه دانشنامه فارس می باشد. طراحی و راه اندازی سایت توسط محمد حسن اشک زری