پاسارگاد پایتخت کوروش هخامنشی (529ق.م) بنيانگذار سلسله هخامنشيان در 70 کیلومتری شمال تختجمشید در جاده اصلي شیرازـ اصفهان در فاصله 3 کیلومتری جاده اصلي قرار دارد.
سفرنامه کوست
کتزیاس، پزشک یونانی داریوش دوم و اردشیر دوم هخامنشی، نخستین کسی است که از پاسارگاد به نام پایتخت کوروش یاد نموده، پس از وی آریستبولوسن از یاران اسکندر مقدونی، از تاراج «گنج پاسارگاد» توسط وی سخن میگوید. استرابو جغرافیانویس قرن اول میلادی نیز این شهر را به همین نام خوانده است. نیکلائوس دمشقی و پلیانوسن نیز این شهر را پاسارگاد خواندهاند. استفانوس بیزانسی که در قرن یازدهم و دوازدهم میلادی میزیسته، از این شهر با عنوان «پسّر گادی» یاد میکند. برخی دیگر نام این شهر را با «پارس، پرس» نسبت دادهاند. اناکسیمن مورخ و معلم اسکندر نام این شهر را در کتاب خود «پارسه گرد» یعنی اردوگاه پارس یا نشستگاه پارسیان ذکر کرده است. سِر ویلیام اوزلی خاورشناس انگلیسی نیز آن را «پارسه گرد» خوانده است. برخی دیگر پاسارگاد را «پارس گده» یا «پارس گاده» به معنی تختپارس خواندهاند. اشپیگل خاورشناس آلمانی در سال 1873م در کتاب خود آن را «پارس گده» خوانده است.
سفرنامه کوست
هردوت پاسارگاد را برگرفته از نام یکی از تیرههای دهگانه پارسی به نام «پاسارگادی ها» میداند. پیتر ژولیوس یونگه در کتاب خود داریوش یکم این شهر را «پس از کدریش» نوشته است. اوژن فلاندن مورخ فرانسوی نام این شهر را ترکیبی از «پسا (فسا)» و «گرد» میداند. فردینایوستی آن را «پئیشیاهوواد» به معنی «جایگاه گنجینۀ نوشتههای مقدس» خوانده، جرج راولینسن آن را «پارسهگده» به معنی «دژ پارسیان» خوانده و ژرف مارکوارت جغرافیدان و مورخ آلمانی پاسارگاد را تحول یافته واژه «پسه ارکدری» به معنی در پس کوه ارکدی دانسته. مشیرالدوله پیرنیا نام این شهر را «پارس گرد» به معنای قلعه پارس میداند. برخی نیز چون شهبازی نام این شهر را پاسارگاد و برگرفته از نام قبیلهای پارسی به همین نام و به معنی «گرام گرزان» میدانند. در دوران اسلامی این شهر به نامهای مشهد مادر سلیمان، مشهد مرغاب، مشهدالنبی و تخت سلیمان خوانده شده است.
جلگۀ پاسارگاد :پاسارگاد یا دشت مرغاب جلگه مرتفعی در ضلع شمال غربی استان فارس است که در دامنۀ تپهها و کوههای منشعب از کوههای زاگرس واقع شده است. این جلگۀ مستطیلی شکل دارای دوازه کیلومتر عرض در ضلع شمالی و بیست و پنج کیلومتر طول در ضلع شرقی و غربی است. ضلع جنوب غربی این جلگه به تنگ بلاغی ( تنگ بلاغی) با دوازده کیلومتر طول و 200 تا500 متر عرض منتهی میگردد. کنارۀ غربی این تنگ مانند دیواری بالا آمده و کناره شرقی آن برای ساختن راه عبور در زمان هخامنشی، حاشیهبندی شده است. این تنگ هم اینک محل رفت و آمد چارپایان و دامهای طوایف باصری، کردشولی، فارسی، عبدالیوسفی و عرب میباشد. در وسط تنگ نیز پایههای پلی وجود دارد که برای گذشتن از آب احداث شده است. این پل با شکل تقریباً مربع دارای 95/15 متر عرض و 65/15 متر طول و دو دیوار جانبی از سنگ آهک و پنج ردیف سه ستونی در میان آنهاست. میانگین فاصله ستونها از مرکز محور هر یک تا دیگری 90/3 متر بوده و بیشتر آنها قطری در حدود 89 سانتیمتر دارند. ارتفاع اصلی هر ستون بیش از دو متر بوده است. هر ستون شامل شالودهای از تختهسنگهای تثبیت شده و یک زیر ستون سنگی تقریباً چهارگوش و قلمه ستون میشود. دیوار شمال غربی 95/15 متر و دیوار جنوب شرقی 10/16 متر طول دارد. هر دو دیوار شامل قطعات سنگ آهکی خوشتراش بوده و هر دو برآمدگی مختصری نسبت به قطعات سنگی شالوده خود دارند. هر دو دیوار حداکثر 36/2متر ارتفاع داشتهاند. در جلگه پاسارگاد رودخانه پلوار که از سی کیلومتری شمال غربی پاسارگاد سرچشمه گرفته، از سمت شمال به سمت جنوب در جریان است و پس از آبیاری جلگه مادرسلیمان به سوی تنگ بلاغی جریان یافته و پس از آن وارد جلگه سعادت آباد و سیوند میگردد. پس از گذر از بلوک خفرک بالا و پایین، استخر و جلگه مرودشت در کنار پل خان به رود کر متصل میشود. پاسارگاد توسط راهی شاهی به تخت جمشید و شوش متصل میشود. این راه در جلگه مرغاب از شمال وارد میشده و از مغرب تل تخت عبور میکرده، به کنار آرامگاه کوروش آمده، به تنگ بلاغی میرسیده، پس از آن، این راه به سمت شرق امتداد یافته به گونهای که جادۀ شاهی اصفهان ـ شیراز از سمت شمال، از سه کیلومتری ضلع شرقی رودخانه پلوار به جنوب و جنوب شرقی امتداد یافته، در جنوب شرقی به تنگه بلاغی میرسیده است. در میان این راه جادهای به دهکدۀ مادر سلیمان منتهی میگردد که هم اینک به شهر پاسارگاد معروف است. شهری که کوروش بزرگ (حک. 559ـ530ق.م) در این جا بنا نمود، در گوشه جنوب غربی جلگه پاسارگاد واقع بود. از آثار باقی مانده این شهر، آرامگاه کوروش، کاخ بار عام، کاخ دروازه، مجسمه کوروش، کاخ اختصاصي، زندان سلیمان، تل تخت، سکوهای سنگی محوطه مقدس آب نماهای سنگی میباشد. کاروانسرای مظفری و مسجد اتابکی بناهایی هستند که در دورانهای دیگر بدین آثار افزوده شدند. مجموعه آثار پاسارگاد در محوطهاي به طول 3 كيلومتر و عرض 2 كيلومتر پراكنده است.
آرامگاه کوروش :آرامگاه کوروش که «مشهد مادر سلیمان» نیز خوانده شده، در گوشۀ جنوبی محوطه پاسارگاد قرار گرفته که بیش از 2500سال پیش از سنگهای آهکی سفید متمایل به زرد بنا شده و هنوز نیز پابرجاست. به باور استروناخ اين آرامگاه با هيبتي عظيم از سنگ، با نماي صاف و كمترين جزييات تزييني، احساس بزرگي، سادگي و قدرت را القا ميكند.
اين بنا در طرح خود داراي دو عامل مشخص است: يكي كرسي بلند متشكل از شش رديف سكوي پلهپله و يك جايگاه تدفين خرپشتهاي ساده. قاعده یا زیربنای اصلی آن سکویی سنگی با طرح یک مربع مستطیل به طول 35/13 متر و عرض 30/12 متر میباشد. درگاه ورودی اتاق تدفین بدون آستانه اصلی 39/1 متر ارتفاع و 78 سانتیمتر پهنا دارد. راهرو ورودی 20/1 متر طول داشته و داخل اتاق 17/3 متر طول با عرض مشابه و ارتفاعی برابر با 11/2 متر دارد. این ساختمان از یک سکوی سنگی شش پلهای و یک اتاق با سقف شیب بامی بر فراز پلۀ ششم بنا شده است. ارتفاع کلی بنا 10/11 متر است. سکوی اول 65/1 متر ارتفاع دارد، اما حدود 60 سانتیمتر آن در اصل ناتراشیده و پنهان بوده و مانند پلکان دوم و سوم دقیقاً 05/1 متر ارتفاع داشته است. پلکان چهارم، پنجم و ششم هر یک 5/57 سانتیمتر ارتفاع دارند. پهنای سکوها حدود نیم متر است و سطح سکوی ششمین ـ که قاعدۀ اتاق آرامگاه را تشکیل میدهد ـ حدود 40/6 متر در 35/5 متر است. در پایینترین ردیف سکوهای پایه، یک نوار پیش نشسته از سنگ زمخت وجود دارد. در گرداگرد پایه بیرونی آرامگاه نیز همین نوار تکرار شده است. نوار پایینی ارتفاع و یا ضخامت یکنواختی ندارد. در برخی نقاط نیمرخ این نوار منحنی است و در برخی نقاط دیگر تقریباً مسطح است. در حدود 30 سانتیمتر از نمای عمودی سنگ در بالای این نوار، از پرداخت خوبی برخوردار نیست. بنابر نظریه استروناخ این عامل نشانگر این است که بخشی از یک سوم پایین سکوی اول، برای زیر سطح زمین بوده و پس از اتمام کار سطح زمین در حدود 60 سانتیمتر بالا آورده شده است. اتاق آرامگاه دارای 17/3 مترطول، 11/2 مترعرض و 11/2 متر ارتفاع است، دیوارش نیز دارای 5/1 متر ضخامت است و از چهار ردیف سنگ نیک تراشیده، درست شده است. ردیفهای اول و دوم بلندتر از ردیفهای سوم و چهارم هستند و در ضلع شمال غربی دری دو لنگهای وجود داشته که کشویی باز میشده، اما هم اینک از بین رفته است. ورودی کنونی 78 سانتیمتر پهنا و 130سانتیمتر بلندی دارد و آستانۀ آن نیز عمیق است. در هر یک از دو گوشۀ آستانه کوچک، یک فرورفتگی برای پاشنههاي در وجود دارد. در دیوار جنوبی اتاق آثار محراب و خطوط عربی مربوط به دوران اسلامی دیده میشود. در حاشیه محراب آیه اول سوره «انا فتحنالک فتحا مبینا» تا «و کان الله علیما حکیما» به خط ثلث نگاشته شده است. اگرچه هم اكنون هيچ سنگنوشتة ديگري در اين اتاق نيست، ولي تاريخنويسان يوناني از جمله آريان و استرابو در آثار خود سنگنوشتهاي را آوردهاند كه بر آن نوشته شده است: «اي انسان هر باشي و از هر جا بيايي، زيرا ميدانند كه خواهي آمد، من كوروشم كه براي پارسيان اين شاهنشاهي گسترده را بنيان نهادهاند. پس در اين زمان بر من و بر اين خاكي كه جسد مرا در بر دارد، رشك مبر». سقف اتاق از درون صاف و ساده بوده، ولی از بیرون شیببامی است و شیب دوطرفۀ آن به شکل عدد 8 است. در پیشانی این اتاق، یعنی در مثلث بالای درگاه، تصویر گلی را نقش کرده بودند که امروز تنها اندکی از آن باقی مانده است. سقف آرامگاه از دو سنگ عظیم ساخته شده که بر روی آن یک سنگ هرمی به قاعدۀ 25/6 متر در 3 متر و به ضخامت نیممتر قرار گرفته و بر روی آن، سنگی بالای سقف قرار داشته که هم اینک از بین رفته است. درون آرامگاه کاملاً ساده و بی پیرایه است. بعدها در جبهۀ رو به قبلۀ آن در ضلع جنوب غربی، محرابی برای مسجد اتابکی ساختهاند. بنای آرامگاه بدون ملاط ساخته شده، ولی بستهای فلزی دم چلچلهای، سنگهای آن را به هم متصل میکرده که تقریباً همۀ آنها از بین رفته است.
کاخ بارعام :بقایای ساختمانی که به «دیوان خانه»، «کاخ ستون دار» و «کاخ بار عام» مشهور شده، در 600 متری شمال شرقی آرامگاه کوروش واقع شده است.
کاخ بار مشتمل بر یک تالار مرکزی و چهار ایوان در اطراف آن بوده است. تالار کاخ بنایی رفیع و مستطیل شکل و ستوندار بوده، با طول 35/32 متر، عرض 14/22 متر و ارتفاعی که تا بام به 18 متر میرسیده. سقف آن بر 8 ستون در دو ردیف چهارتایی استوار بوده است. هر ستون مشتمل بر یک زیر ستون، شالی بر روی آن و چهار قلمه ستون بر فراز همدیگر و یک سرستون بوده است. زیر ستون از یک تخته سنگ سیاه به قاعدۀ 64/1متر و به صورت یک مکعب مضاعف درست شده که مکعب بالایی کوچکتر از پایینی است و ارتفاع هر دو به 04/1متر میرسد. بلندترین نقطه قلمه ستون از کف تالار بیش از 10/13متر ارتفاع دارد. نسبت باریک شدن قلمهستونها از پایین به بالا بین 6/1 تا 7/1سانتیمتر در هر متر بوده است. بر روی این ستون یک شالی گرد به قطر 23سانتیمتر از سنگ سفید گذاشته شده و یک قلمۀ 12 متری مشتمل بر چهار تکه استوانهای شکل و ساده از سنگ سفید مرمر نیز جای گرفته است. ستونها 45/6 متر از دیوارها فاصله داشته و فاصله بین دو ردیف ستون 90/7 متر میباشد. زیر ستونها دارای پاسنگ دو پله چهار گوش و یک شال مدور صیقلی بر روی آنهاست. زیر ستونها از سنگ سیاهرنگ یکپارچه تراشیده شده، ورودی شالودهای از سنگ نخودی رنگ، با 2 تا 3 سانتیمتر ارتفاع و 64/1 مترمربع مساحت قرار داده شدهاند.
سر ستونها همه به شکل جانوران دو سر از سنگ سیاه است. آثار یافته شده از سر ستونهای شیر، شیر شاخدار، گاو و اسب هیچ یک کامل نیست. سر ستون اسب مانند، فقط در این بنا به کار رفته است. یک ستون سالم سنگی در انتهای شمال شرقی از ردیف ستونهای جنوب غربی باقی مانده است. دیوارهای تالار از خشت خام بوده و اطراف نمای آن از سنگ سفید مرمر در چند ردیف افقی ازارهبندی و یا گچکاری شده است. ضخامت دیوارها، 163سانتیمتر بوده است. کف تالار از دو طبقۀ سنگفرش پوشیده شده که طبقۀ زیرین از سنگ سفید زبرهتراش و به قطر 48 سانتیمتر بوده و روی آن طبقۀ دوم از سنگ سپید مرمر نمای بسیار تراشیده به قطر 44 تا 50 سانتیمتر و از تخته سنگهای بزرگ قرار گرفته بود که تقریباً همۀ آنها در دوران بعد به جاهای دیگر انتقال یافتهاند. در میانۀ هر یک از چهار دیوار، درگاهی از سنگ سیاه به پهنای 206سانتیمتر و عمق 162سانتیمتر تالار را به ایوان جانبی وصل کرده است. اطراف این درگاهها مزیّن به نقوش میباشد. هم اینک تنها دو جرز درگاه شرقی و دو درِ شمالی و جنوبی باقی مانده است. در درگاه جنوب شرقی، تصاویری حک شده که تنها 80 سانتیمتر از قسمت پایینی آنها باقی مانده است. نقوش تصویر مردی برهنه پا را نشان میدهد با دامنی که در ادامه به صورت لباسی از فلسهای ماهی تبدیل شده است. همچنین تصویر مردی که پا و سم گاو و دمی آراسته و مزیّن به گل دارد و در دست چوبی گرفته که سرِ آن در عقب به درفشی منتهی گردیده نیز نشان داده شده است. جهت پای این دو رو به سوی ایوانِ تالار است. درگاه شمال غربی، پاهای برهنۀ یک انسان را نشان میدهد که جلو یک هیولا راه میرفته. این جانور پاهایی چون چنگال عقاب داشته و جامهای آراسته پوشیده است. درگاه جنوب غربی بقایای نقش سه مرد برهنه پای بلند جُبه را نشان میدهد که سه جانور سمدار را به دنبال میکشند.
هر یک از چهار ایوان دارای دو جرز سنگی متقارن بوده که سر الوار پیشانی سقف بر روی آنها قرار میگرفته است. هر جرز از سه قطعه سنگ مستطیل شکل درست شده که درونشان را برای کاستن وزن آنها گود کردهاند که این گودی خود باعث استحکام دیوار خشتی شده است. جای قرار گرفتن سر الوار در بالای سه جرزی که هنوز در دو سوی ایوان جنوب غربی و در ایوان جنوب شرقی ماندهاند، دیده میشود. ایوانها دارای ارتفاعی در حدود 6 متر بودهاند. نور تالار اصلی نیز از دریچههایی که در بالای دیوار آن تعبیه شده، تأمین میشده. همۀ این جرزها دارای نوشتهای سه زبانه؛ فارسی باستان، عیلامی و بابلی به خط میخی بوده، ولی تنها در ایوان جنب غربی کتیبهای دارای چهار سطر با مضمون «من کوروش [ام]، شاه، هخامنشی» باقی مانده است. ایوان شمال شرقی با 60/9 متر پهنا و 65/53 متر درازا، از دیگر ایوانهای کاخ بزرگتر است. سه جانب آن را سکوی سپید به بلندی 44سانتیمتر و پهنای 46سانتیمتر پوشانده است. روی آن نیز کفپوشی از سنگ سیاه کاملاً تراشیده به قطر 10سانتیمتر وجود دارد. ستونهای این ایوان در دو ردیف، 24تایی قرار گرفتهاند. فاصله بین ستونها در هر ردیف حدود 07/2متر و فضای بین ستونها 50/4متر است. ایوانهای جانبی تالار 10/22×50/10متر وسعت دارند. کف و ستونهای آنها نیز مانند ایوان شمال شرقی است، اما ایوان جنوب غربی با 10/32متر طول و 28ستون در دو ردیف 14تایی، دارای دو اتاق جانبی قرینه میباشند. هر یک از این اتاقها، مستطیل شکل بوده و کفی از سنگ مرمر سفید داشته است. در این ایوان نیز ستونها، زیر ستونی از پا سنگ زیری به اضلاع 24×56×56 سانتیمتر و پاسنگ رویی به اضلاع 18×44×44 سانتیمتر و قلمۀ استوانهای از سنگ سیاه داشتهاند. بزرگترین قطر شال ستون نهایی 37سانتیمتر است. سر ستونها هم از سنگ سیاه و به صورت جانوران دو سر بودهاند. معماری این کاخ برگرفته از معماری بین النهرین، ایران قدیم و لودیه است. طرح مستطیلی تالار و اتاقها بیانگر قدمت این بنا در دورهای پیش از داریوش است.
کاخ دروازه :بقایای دروازۀ پاسارگاد در 200 متری جنوب شرقی کاخ بارعام واقع شده است و به جهت نقش انسان بالدار بر جرز سنگی درگاه شمال غربی آن به کاخ «دوازده نقش برجستهدار» معروف شده است. این کاخ که در زمان کوروش بزرگ ساخته شده، دارای طرح تالاری مستطیل شکل، به طول 5/28 متر و عرض 5/25 متر، دو ردیف چهارتایی ستون بلند و چهار درگاه است. درگاههای شمال شرقی و شمال غربی، اصلی و دو درگاه دیگر فرعی میباشند. آستانههایی از سنگ سفیدرنگ در جوار ورودیهای اصلی وجود دارد که آستانه خارجی 20/3×30/8 متر و آستانه داخلی 64/2×48/8 متر وسعت دارد. دو ورودی فرعی بدون آستانه و ساخته شده از سنگ سفید در دو محور جانبی و در وسط دیوارهای طولی تالار قرار دارند. هشت پایه ستون مکعب این کاخ هر کدام دارای حداقل 20 سانتیمتر ارتفاع میباشند. تالار کاخ دروازه با ابعاد 40/24 متر طول و 20/22 مترعرض دارای 542 مترمربع وسعت و سنگ فرشی از تختهسنگهای خوشتراش سفید مرمرین بوده که هم اینک از بین رفته است. زیر ستونها مکعبهای مضاعف یا دو پلهای با قاعدهای متجاوز از 2×2 متر و ارتفاع 160سانتیمتر بوده که از سنگ سیاه نیک تراشیده، ساخته شدهاند و روی آنها شالی از سنگ سیاه پاکتراش و ساده قرار گرفته، قلمههای ستون را بر روی آنها قرار دادهاند. با توجه به خصوصیات بنا، ارتفاع درونی تالار در حدود 16متر بوده است. سرستونها از گاوهای دو سر درست شده بودند که رویشان به سوی درگاههای اصلی بوده. فاصله بین ستونها در محور طولی 60/5 متر و در محور عرضی نزدیک به 8 متر بوده است. ضخامت دیوارهای تالار زیاد بوده و در داخل تا حدود 70سانتیمتر به وسیله سنگ سفید ازارهبندی شده بودند و در خارج نیز دارای نیم جرزهای پهن چند پلهای بودهاند. بر فراز این دیوار، کنگرههای دندانهداری وجود داشته است. درگاههای اصلی در حدود 9متر پهنا و 5/4متر عمق داشتهاند. کف درگاهها از سنگ سیاه خوب تراشیده شده و جرزهایی از سنگ سفید مرمر نما داشتهاند که بر هر کدام نقشی وجود داشته است.
در درگاههای فرعی که در میانۀ دو سوی طولی تالار قرار گرفتهاند، جرز و کف از سنگ سفید بوده و هر درگاه 80/1متر پهنا و 55/1متر عمق داشته است. بر هر یک از چهار جرز این دو درگاه نقش یک موجود طبیعی یا خیالی و بالای سر آن کتیبهای سه زبانی؛ فارسی باستان، عیلامی و بابلی به خط میخی تراشیده شده که تنها یکی از آنها در ضلع شمال غربی، به صورت انسان بالدار باقی مانده است. این نقش، مردی را نشان میدهد بزرگتر از اندازۀ طبیعی که از فرق سر تا کف پا 35/2متر و با احتساب تاجش 90/2متر بلندی دارد. تصویر این شخص از نیم رخ نقش شده و رو به چپ، یعنی به طرف داخل و سمت مرکز تالار دارد.
ریش وی کوتاه و مجعد است و دو گوشۀ چشم بادامی و طرح بینی کشیدۀ عقابی دارد. هم اینک نشانهای از سبیل وی به جای نمانده و گوشها زیر کلاهی که تاج را نگه میدارد، پنهان شدهاند. تنه و پاها به طرف راست رو به داخل تالار است. دست چپ وی تقریباً پشت تنه پنهان است ولی دست راست، در جلو سینه بالا آمده است و انگشتان دست کاملاً باز هستند و حالتی شبیه «نیایش» را نشان میدهند. دارای چهاربال بسیار بزرگ، یک جفت رو به پایین و یک جفت رو به بالاست. پَرها و شاهپرها به دقت در دو یا سه طبقه قرار گرفتهاند و در پشت سر، قسمت اول بالهای چپ و در قسمت جلو، بخشی از بالهای راست پولک پولک شده است. جُبّهای بلند و بی کمر به تن دارد که از گردن تا قوزک پای او را میپوشاند و در پایین حاشیهای مستطیل شکل راه راه و یا ریشهدار داشته که آثاری از یک ردیف گلهای هشتپر محدود میان دو خط موازی بر آن دیده میشود. تاج وی کلاهی بزرگ و گرد و بسیار چسبان است که از بالای پیشانی تا پشت گردن را پوشانده است. از فرق کلاه، دو شاخ قوچ برآمده که هر یک دو تاب مختصر دارد و به نوک تیزی منتهی میشود. بر روی این دو شاخ سه قرص خورشید را به صورت سه دایرۀ متحدالمرکز نقش کردهاند و بر روی آنها سه مخروط کوزه مانند گذاشتهاند که نوارهایی از گردن آویخته دارند و در اصل سه گوی دیگر بر فرازشان بوده که امروزه اثری از آنها نیست. چند برگ با رگههای تنگ موازی از میان و دو سوی مخروطها بیرون زده است و سر یک مار کبری از تاب دوم هر شاخی رو به بیرون برخاسته که تاجی هم چون یک گوی بر سر دارد. بر فراز این نقش کتیبهای سه زبانی با عبارت «من کوروش [ام]، شاه، هخامنشی» وجود داشته است. كه براساس آن، اين نقش را از آن كوروش كبير ميدانند. علاوه بر اين مولانا ابوكلام آزاد، دانشمند هندي، براساس آيات 83 تا 89 سوره مباركة كهف در قرآن مجيد و نيز باب هشتم بخش دانيال نبي و باب 46 آيه 11 اشعيا در كتاب تورات، معتقد است كه كوروش كبير همان ذوالقرنين قرآن كريم است. اگرچه اين نظريه از طرف عدهاي پذيرفته شده، اما شاپور شهبازي استدلالهاي ابوكلام آزاد را براساس مآخذ تاريخي و باستان شناسي قابل قبول نميداند.
کاخ اختصاصي :در 230 متری شمال غربی کاخ بارعام، بقایای کاخی به نام «کاخ اختصاصی» يا «کاخ نشیمن» وجود دارد.
این کاخ دارای طرحی مستطیلی به طول 76متر و عرض 42متر میباشد که شامل تالاری 30ستونی (پنج ردیف شش ستونی) با یک ایوان 40ستونی (دو ردیف بیست ستونی) در شرق و ایوانی 24ستونی (دو ردیف دوازده ستونی) در غرب میشود. هر ایوان دارای دو اتاق جانبی است و سقف هر یک نیز بر دو ستون استوار است. دو ایوان یا درگاه بزرگ در دو سوی شمالی و جنوبی تالار و میان دو ایوان جانبی، فضاهایی ایجاد نموده که هر یک توسط درِ کوچکی به تالار متصل میشده. موازی با دیواری که هر یک از این محوطهها را از تالار جدا میکرده، یک ردیف جرز با قاعدۀ مکعب مستطیلی بالا آورده شده که شالودۀ آنها از سنگ سفید و قائمۀ آنها از خشت خام بوده است. دو درگاه بزرگ هم تالار را به ایوانها متصل کردهاند. این درگاهها در میان ستونهای ردیفهای اول و دوم از سمت شمال واقع شدهاند.
وسعت تالار 10/22×20/31 متر است. بخشهایی با پنج ستون خشتی در کف دو انتهای تالار وجود دارد. کفبندی آن پوشیده از سنگهای سفید مرمرنما به قطر 24سانتیمتر است که روی شالودهای از سنگهای زبرهتراش قرار گرفتهاند. زیر ستونها همه مکعبی دو پلهای هستند. مکعب اول به قاعده 23/1×23/1 متر از دو سنگ سیاه و سفید درست شده است. ارتفاع سنگ سیاه و سنگ سفید از کف تالار 16سانتیمتر است. سنگ سفید بالایی مکعب کوچکتری به ابعاد 23×88×88 سانتیمتر است. شالی ستون که بر فراز مکعب بالایی جای دارد، با بند یا شیار افقی معروف به قاشقی تزیین شده است و قلمۀ ستونها همه استوانهای به قطر 67 سانتیمتر بدون شیار و از سنگ سفید مرمرنما ساخته شدهاند. فاصله هر دو ردیف ستون از دیگری، 35/2متر و فاصله بین ستونهای هر ردیف از یکدیگر 65/2متر است. زیر ستونها از پاسنگی دو پله و یک شال ستون محدب با شیارهای افقی تشکیل شده است. در پاسنگ سیاه و سفید زیرین هر سنگ سیاه از سنگی نخودی رنگ مربوط به شالوده نشأت گرفته و 17سانتیمتر از کف تالار بلندتر است. قلمه ستونها در تعدادی از ستونهای کوتاهتر که بیشتر آنها دارای ارتفاع یکسانی هستند، صیقلدار است. قلمه ستونهای موجود دارای حداکثر قطر حدود 69سانتیمتر و حداقل قطر 66سانتیمتر است. هر یک از درگاههای اصلی را از یک تخته سنگ سیاه خوب تراشیده درآورده و به نقوش برجسته مزیّن کرده بودند. هر درگاه حدود 25/3 متر بلندی و 162سانتیمتر عمق و 163سانتیمتر پهنا داشته و کف آن 10سانتیمتر از کف تالار بالاتر بوده است. کنارههای درگاهها را به صورت مقعر نگه داشتهاند. بر هر جرز، تصویری از شاه نقش کرده بودند در حالی که لباس پارسی به تن و چکمههای بی بند پارسی به پا داشت، عصا در دست، پیشاپیش مستخدمی که احتمالاً چتر و یا مگسبران بالای سر شاه نگاه میداشت، از تالار خارج میشد. لباس او چیندار و مزیّن به زر و زیور نشانده در سنگ بوده، کفش و عصای او نیز آویزهای زرین گوهرنشان داشته.
بر روی چینهای لباس او کتیبهای به خط میخی و به سه زبان عیلامی، بابلی و فارسی باستان حک شده که شخص تاجدار را به عنوان «کوروش، شاه بزرگ، یک هخامنشی» معرفی میکند. در این تصویر برای نشان دادن مقام پادشاه تصویر در اندازهای غیرطبیعی 35/2متر و مستخدمش را کوچکتر از او نشان داده بودند. اگر چه طرح کاخ، نوع سنگ فرش، انواع جرزها، ستونها و ایوانها، همه از زمان کوروش وجود داشته، اما استفاده از زیورآلات، نوع سنگتراش و صیقل زنی بیانگر خلق این آثار در دورۀ داریوش بزرگ است. ایوان شرقی که به ایوان تختگاه نیز معروف است، 50/72متر طول و 35/9متر عرض داشته و در حاشیۀ بیرونی آن نواری از سنگ سیاه درون سنگ سفید نشانده شده است. در اطراف ایوان سکویی از یک ردیف سنگ سیاه زیرین و یک ردیف سنگ سیاه رویی ساخته بودند که حدود 45سانتیمتر عرض و 57سانتیمتر ارتفاع داشته و به حاشیهای لبه مانند مزیّن بوده است. در میان دیوار غربی ایوان، تخته سنگ سفیدی به ارتفاع 65سانتیمتر و طول 55/1سانتیمتر و عمق 90سانتیمتر جای دارد که سطح فوقانیاش را برای قرار گرفتن تخته سنگ دیگری تراش دادهاند. در جلو این تخته سنگ نیز یک قطعه سنگ سیاه دیگر به بلندی 12سانتیمتر قرار دادهاند. نواری از سنگ سیاهرنگ با 5/42سانتیمتر عرض و 10سانتیمتر عمق در طول ایوان، نزدیک لبۀ خارجی آن وجود دارد. تقریباً همۀ ستونهای 40گانۀ این ایوان نابود شده، ولی از زیر ستونهای آن که مکعبی دو پله و سیاه و سفید بوده، آثاری باقی مانده است. تنها جرز جنوب غربی تالار باقی مانده که 14/6 متر ارتفاع دارد و از دو تکه سنگ درست شده است. تختۀ زیرین این جرز را میان تهی کردهاند تا هم حملش آسان باشد و هم بتوانند پنجۀ دیوار ایوان را در آن محکم کنند. بالای این جرز، رو به سوی درون تالار، کتیبهای سه زبانی در چهار سطر به خط میخی و با زبان فارسی باستان، عیلامی و بابلی به مضمون «من، کوروش، شاه هخامنشی» وجود دارد. بر فراز جرز، جای قرار دادن سر تیر موجود است و نشان میدهد که ارتفاع ایوان به مراتب کمتر از ارتفاع تالار بوده است. ایوان غربی با طول 85/44متر در دو ردیف دوازده ستونی کف پوش سنگی نداشته و فاقد سکوی دورادور و جرز سنگی بوده و در دو سویش دو اتاقک یک دری وجود دارد. ستونها بر روی شالودۀ سنگی مکعب دو پلهای از سنگهای سفید و سیاه و شالی بند بند با شیار افقی قرار داشتهاند. فاصله بین زیر ستونها نسبتاً ثابت است هر زیر ستون دارای قطعهای سنگ سفید یا نخودی رنگ خشتی به عنوان شالوده است. بر روی این شالوده، یک زیر ستون نسبتاً کامل با پاسنگ دو پله و شال ستون شیاردار قرار گرفته است. شال ستونهای سفید رنگ قطری برابر 51سانتیمتر دارند. دو اتاقک دارای ابعاد 15/7×65/9 متر بوده، هر دو یک جفت زیر ستون با فاصله 50/2 متری از یکدیگر دارند. در هر اتاق سه در ورودی با آستانهای از سنگ سیاهرنگ وجود دارد که دو تای آنها حدود 50/2متر و سومی 10/1متر ارتفاع دارند. دیوارهای اتاقها نیز 85 سانتیمتر ضخامت دارند. طرح «کاخ اختصاصي» از کوروش بزرگ بوده که به وسیله داریوش اول تکمیل شده است.
زندان سلیمان :در ضلع شمالی کاخها آثار یک برج سنگی به نام «زندان سلیمان» وجود دارد که هم اینک از آن برج تنها یک دیوار به جای مانده است. این برج از زمان اتابکان فارس که آثار دشت مرغاب به سلیمان نبی نسبت داده شده، به این نام معروف شده است. این برج شامل اتاقی یک در با 29پله به درازای 03/8متر و ارتفاع 76/7متر ساخته شده، بر فراز سکویی سنگی بوده و شبیه به برج معروف کعبۀ زرتشت در نقش رستم است. براساس مطالب نگاشته شده در کتیبهها، این برج در تاریخی میان 540 تا 520ق.م ساخته شده است.
در فضایی سنگ فرش شده به طول 51/19 متر و عرض 82/14متر سکویی سه پلهای قرار گرفته که ابعاد آنها 82/14×72/14متر، 56/11×05/12متر و 80/8×95/8 متر میباشد. ارتفاع سکوهای دوم و سوم مساوی و دو برابر ارتفاع سکوی اول بوده است. برفراز سکوی سوم، یک برج با قاعدۀ مربعی تقریباً 30/7 متر ساخته شده (نمای شمال غربی و جنوب شرقی هر کدام 25/7متر و نمای شمال شرقی و جنوب غربی 33/7متر درازا دارد). هر یک از دیوارهایش حدود 40/12متر ارتفاع داشته و از 17ردیف سنگهای منظم و هم اندازه، تشکیل شدهاند. 29پله، هر پله به عرض 11/2 متر و بلندی 27سانتیمتر و عمق 28سانتیمتر، محوطۀ سنگ فرش جلو جبهۀ شمال غربی را به اتاقکی وصل نموده که حدود 4متر طول و 20/3متر عرض و 73/4متر ارتفاع داشته، درِ اتاق با 77/1متر ارتفاع و نزدیک به یک متر عرض، دری دو لنگهای بوده که هر لنگۀ آن به پنج صفحه مستطیلی محاط به شش ردیف سه تایی از گلهای 12 پَر مزیّن است. در وسط این گلها سوراخی تعبیه شده تا صفحهای از طلا را جای دهد. سقف اتاق دو جداره بوده، یعنی نخست پنج تخته سنگ به طول 25/7متر و عرض 1 تا 5/1 متر بر روی اتاقک قرار داده، سقفی مسطح ساخته و سپس چهار تخته سنگ هرمی شکل بر فراز سقف به گونهای قرار دادهاند که هرمی کامل و با ارتفاع کم درست شده است. از هر طرف، لبۀ بام به صورت دندانه دندانهای تراشیده شده است. ارتفاع کل بنا از روی زمین تا رأس هرم کمی بیشتر از 14 متر است. کلفتی دیوار در سه جانب 82/1متر بوده، اما در جبهۀ شمال غربی فقط 05/1 متر است. ارتفاع کامل دیوار جلوی برج 38/12متر است. پیش از همه پانزده ردیف گودیهای منظم مستطیل شکل کوچک به ارتفاع 38سانتیمتر و پهنای 16سانتیمتر و گودی 4سانتیمتر به صورت یک در میان در نمای سفید مرمری دیوارها ایجاد شده است. دو سه ردیف سنگهای پایینی برج صاف و بی نقش است و در فضای تقریباً موازیِ در بنا در سه جبهۀ دیگر جفتی طاقچۀ دو لبهای مستطیلی 280×99 سانتیمتر با سنگ سیاه ساخته شده که مانند پنجره است.
در جبهه، دو طاقچه مربع شکل که طول هر ضلع حدود 2 متر است، قرار دارد، اما در جبهۀ پلهدار فقط یک طاقچۀ کوچک مستطیلی به ابعاد 74×58 سانتیمتری وجود دارد. در بالای این ردیف، در هر سه جبهه، جفتی و در جبهۀ پلهدار یک عدد طاقچه مستطیلی کوچک 74×58 سانتیمتری وجود دارد. در فاصله 85/2 متری طبقه پایینی سکو تا 23 سانتیمتر زیر کنگره سقف، 15 ردیف متوالی از فرورفتگیهای مستطیل شکل تمامی نمای شمال غربی برج را پر کرده است. در حفاری سال 1331 در محوطۀ جنوب برج علی سامی کتیبۀ شکستهای از سنگ سفید مرمرنما با 75 سانتیمتر ارتفاع و 40 سانتیمتر قطر پیدا کرد که بر روی آن بقایای نگاشتههایی از فارسی باستان در دو سطر و عیلامی در یک سطر وجود دارد که تنها حروفی از آن باقی مانده که سامی آن را شامل نام «کوروش» در حالت اضافۀ نسبی دانسته یعنی «مال کوروش» و استنتاج کرده که این امر به «کمبوجیه، پسر کوروش» اشاره دارد. استروناخ این کتیبه را متعلق به برج زندان با مضمون «من کوروش، هخامنشی[ام] که این بنا را برافراشت» میداند. کامرون «کوروش» را در این کتیبه به معنی حبشه دانسته و آن را گواهی بر اصل کتیبهای بلند و شامل خبری دربارۀ کشورهای تابع هخامنشی میداند.
برخی معتقدند که این بنا به جهت شباهت با کعبه زردشت و نیز شکل بنای آن، آتشکده بوده، برخی نیز آن را آرامگاه کمبوجیه پسر کوروش و برخی محل نگهداری اشیاء بسیار مهم سلطنتی دانستهاند. تل تخت یا تخت مادر سلیمان :در 3200 متری آرامگاه کوروش و در 1000 متری کاخ اختصاصي تخت سلیمان واقع شده که از هموار ساختن یک تپۀ طبیعی و افزودن سکویی از سنگهای کوه پیکرِ تراشیده و نیم تراش بر آن ساخته شده است. محوطۀ سکوی تخت در حدود 6000 متر مربع وسعت دارد و شبیه متوازیالاضلاع است که دو فرورفتگی در شمال و جنوب قسمت غربی آن ایجاد شده است. تمامی این قسمت جدارهای از سنگهای خوشتراش داشته که از سطح ردیف هشتم طول جبهۀ شمالی حدود 66 متر و جبهۀ غربی 79 متر و جبهۀ جنوبی 98 متر است. در فاصله 23 متری شمال غربی به سوی شرق، یک فرورفتگی مستطیلی به طول 15 متر و عمق 75/4 متر وجود دارد که در زمان کوروش در ضلع شرقی آن یک پلکان سنگی مشهور به پلکان «الف» ساخته بودند. در امتداد جبهۀ شمالی به سوی شرق پلکان سنگی دیگری مشهور به پلکان «ب» وجود دارد.
در فاصله 18 متری به سوی شرق یک فرورفتگی در جبهۀ جنوبی وجود دارد که 5/48 متر طول و 15 متر عمق دارد. صفّه تخت از سه بخش دیوار سنگی بیرونی، دیوار یا جدار مضاعف درونی و هستۀ ساختمانی تشکیل شده است. دیوار مضاعف درونی از سنگهای لاشۀ مسی رنگ آهکی در اندازههای مختلف ساخته شده و هستۀ بنا با خرده سنگهای ریگی سیاه رنگ انباشته شده و در جایهایی با گچ و اندود مسطح شده است. دیوار بیرونی از حدود 20 ردیف سنگ چین منظم درست شده که هر سنگ 3 تا 4 متر طول و در حدود 80 سانتیمتر بلندی دارد. هر ردیفی را از سنگهای مکعب مستطیلی با ارتفاع یکنواخت اما طول متفاوت، ساخته و از ردیف پنجم به بعد، سنگها با بستهای سربی و آهنی دمچلچلهای به یکدیگر متصل شدهاند. از عمق نیز دو سر سنگها را به شیوه قاب نما و دم بستهای سنگ تراشی به هم چسباندهاند. هر تخته سنگی را از بیرون به صورت یک صفحۀ قابدار تراشیده، در کنارههای تخته سنگ حاشیهای 5 سانتیمتری و بسیار تراشیده ایجادکرده، حاشیه را با خطی نازک محاط نموده و قسمت میانی را کمی برجستهتر تیشهتراش و یکدست باقی گذاردهاند. بر روی نمای بیرونی تخت سنگها 76 نوع علامت همچون حروف مضاعف و یا ساده وجود دارد که علایم سنگتراشان بوده است. در شیوۀ سنگچینی آنها دو ردیف اول (از روی زمین) را جلوتر از همه ردیفها کار گذاردهاند و سپس سه ردیف دیگر، یکی اندکی عقبتر از دیگری، تشکیل یک شالوده را دادهاند. پس از آن پانزده ردیف دیگر با سطحی صاف وجود داشته که هم اینک از سطح زمین فقط آثار شانزده ردیف از 20 ردیف اصلی باقی مانده و تنها بر لبۀ فرو رفتگی جنوبی دیوار است که اثری از یک محجر به صورت تخته سنگی که 30 سانتیمتر از سطح دیوار عقب نشسته، یافته میشود. این محجر، ردیف بیستم سنگچین را تشکیل میداده است. کل بلندی سکو در حدود 5/14 متر است. س از کوروش، داریوش بر فراز صفه دژی محکم با دیوارهای خشتی قطور به همراه 15 برج بلند برآورد که مشتمل بر حیاطی بزرگ در قسمت غربی صفه با ایوانی ستوندار در جانب غربی و اتاقهایی فراوان در قسمت شرقی بود. دیوارهای مضاعفی که گرد حیاط و اتاقهای آن کشیدند، خیابانی را تشکیل میداد که اطراف بناها را احاطه میکرد. این دوره که به دورۀ دوم ساختمانی معروف است، تا حدود 280ق.م ادامه یافت، دورۀ سوم مربوط به دورۀ شاهان محلی فارس بوده که گویا در حدود 280ق.م پاسارگاد را از دست مقدونیان درآورده و در حدود یک صد سال نگاه داشتند. پس از آن به تدریج رونق پاسارگاد از میان رفت و فقط در اوایل دورۀ اسلامی روی صفه آثار برج و بارویی یافت میشود که نشانگر استفاده از موقعیت دفاعی این محوطه در آن دوره بوده است. در میان یافتههای حفاری تعدادی سر نیزه و پیکان مفرغی و آهنی و قسمتهایی از یک زرۀ پولکی که همه متعلق به دورۀ هخامنشی است، یک درپوش از سنگ سبز که به صورت یک قرص چند حلقهای مزیّن که هر حلقه نموداری از گل و گلبرگهای مختلف است و در حدود اواخر دورۀ هخامنشی و آغاز دورۀ سلوکی تاریخگذاری شده است و 53 سکۀ نقره از اسکندر و سلوکوس اول در چند نقطه از تل تخت پیدا شده است. آثار ظروف سنگی و سفالی و مهرههای استخوانی و سنگی دورههای هخامنشی تا اسلامی از دیگر آثار یافت شده است.
همچنین، مُهری استوانهای یافته شده که از سنگ قهوهای تیره به طول 6/2 سانتیمتر ساخته شده که یک بزرگزادۀ ایرانی را در لباس پارسی و با تاج کنگرهای در حالی نشان میدهد که ایستاده و در یک دست کاردی خمیده دارد و دست دیگر را دراز کرده و دم شیری غران را گرفته و آن را آویزان نگه داشته است. پشت سر او یک چرخ هشت پره را نقش نمودهاند، بر فراز آن نیز یک انسان با چهار بال گشوده در حال پرواز است. مُهر گرد دیگری که نگین یک انگشتری بوده و بر روی آن موبدی را حک کرده، در حالی که چیزی شبیه به دستۀ برسم به دست دارد و به عبادت ایستاده و نیز یک خشت سنگی نبشتهدار به ابعاد 51×52×10 سانتیمتر حاوی متن فارسی باستان کتیبۀ خشایارشا که بر ضد پرستش دیوان فرمان داده و یک سنگ کنگرۀ هخامنشی که روی آن در دورۀ اول سلوکی به یونانی و آرامی حدفاصل مکانهایی را تا پاسارگاد نقر کرده و املای درست نام شهر به صورت «پاسارگاد» مشخص شده، از دیگر آثار مکشوفه در تل تخت است.
محوطه مقدس :محوطۀ مقدس در ضلع شمال غربی جلگۀ مرغاب و در پشت تپههای مشرف به «زندان سلیمان» واقع شده است. این محوطه در واقع یک بلندی مستطیل شکل و پلهدار و با ارتفاع کم است که بر دو سکوي سنگی كه قربانگاه يا نيايشگاه بوده است و برخي آن را آتشدان ميدانند، مشرف است. این آتشدانها هر کدام از یک تخته سنگ سفید بزرگ و چند تخته سنگ کوچکتر تشکیل شده و هر دو بر شالودهای استوارند که حداقل یک متر عمق داشته و به اطراف آنها نیز حالت سنگ فرش داده است. سکوی شمالی قاعدۀ مکعبی به اندازۀ 80/2 متر دارد، درون آن را تهی کرده و فقط سقفی برای آن باقی گذارده بودند که بعدها شکسته و تعمیر شده است. بلندی کنونی آن 10/2 متر است، اما احتمالاً تخته سنگ تراشیدهای بر روی آن قرار داشته که هم اینک از بین رفته است احتمالاً پلهای باریک در پایه این سکو وجود داشته که ارتفاع آن 46 سانتیمتر و پهنای آن 9 سانتیمتر بوده. در فاصله 9 متری، سکوی جنوبی قرار گرفته که شامل تخته سنگ بزرگی است که در زیر یک مکعب اصلی با حدود 90 سانتیمتر عمق قرار گرفته و دارای 9 پلکان سنگی است که عرض هر پله 27 سانتیمتر است. بلندی سکو 16/2 متر و قاعدۀ آن مکعبی در اندازۀ 43/2 متر است و بالای آن را به صورت کنگرهای درآوردهاند.
نکات فنی موجود در سنگ تراشی این سکوها بیانگر تعلق آنها به دورۀ حکومت کوروش است. برخی این دو سکو را دو محراب برای خدایان قبیلهای، آناهیتا و اهورامزدا میداند، گیرشمن با در نظر گرفتن محراب سوم کشف نشدهای آن را به تثلیث خدایان، اهورامزدا، مهر و آناهیتا نسبت میدهد. گدار نیز آنها را تقدیم به عناصر مقدس آب و آتش میداند. برخی نیز هم چون شاپور شهبازی با توجه به صحنه نیایش نقش شده بر روی آرامگاه داریوش بزرگ و جانشینانش بر روی سکو رو به سوی آتشدان، آن را سکوی نیايش میخوانند. در 123 متری غرب آتشدانها، سکوی مستطیل شکلی دیده میشود که چند پلهای است. آثار پلکان سنگی، دیوار و کف آجری در این جا پیدا شده و چنان مینماید که این جا سکویی به طول 85/72 متر، عرض 40/50 متر و به همراه چند پله بر روی تپهای مصنوعی ساخته شده که همچون صفهای بیسقف برای نیایش و مراسم قربانی و تشریفاتی به کار میرفته. آجرهای به کار رفته در این جا به ابعاد 12×32×32 سانتیمتر هستند که از آجرهای معمولی دورۀ هخامنشی به ابعاد 12×34×34 کوچکترند. ایجاد این نیایشگاه را باید به دورۀ پس از هخامنشیان نسبت داد. استروناخ دربارة كاربري اين سكو ميگويد: «ممكن است اين سكو در دورة هخامنشي يا پس از آن براي كساني ساخته شده است كه اجازه داشتند از دور شاهد مراسمي باشند كه بر روي دو سكوي سنگي برگزار ميشد و يا احتمالاَ اين سكو پشتة بلندي براي اجراي مراسم قرباني بوده است. حتي اين احتمال وجود دارد كه اين سكو در دورة اردشير دوم يا پس از آن كه در عقايد مذهبي هخامنشيان تغييراتي رخ داد، ساخته شده باشد.
باغ و آب نماهای سنگی :براساس گزارش مورخان و سفرنامه نويسان و نيز يافتههاي باستانشناسي، آرامگاه و كاخهاي كوروش در ميان باغي بزرگ و انبوه از درختان گوناگون و دشتي خرّم واقع بوده كه توسط آبگذرهاي متعددي كه از رود پلوار ميآوردند، آبياري ميشده است.محوطه باغی پاسارگاد دارای ابعادی در حدود 250×300 متر است که طی کاوشهایی که در سالهای 30ـ1329 در این محوطه صورت گرفت، در آن چند رشته جدول سنگی از جنس سنگ سفید یافته شد. آبنماهای شناخته شده در مجموع بیش از 1100 متر طول دارند که وضعیت اولیه گذرگاهها، درختان و چمنزارها را معین میکنند. در مرکز این محوطه، دو چهار گوش متقارن وجود دارد که به کاخ نشیمن نزدیکتر بوده، دارای وسعتی در حدود 50/72×50/12 متر میباشند. میان جدارهای این دو محوطه، گذرگاهی به پهنای 5/26 متر وجود داشته که در هر دو سویش جدول آب وجود داشته است. در حدفاصل سه کاخ نشیمن، بار و دروازه نیز سه محوطۀ باغی دیگر با همین ویژگیها وجود داشته است. یک رشته از این آبنماها به موازات ایوان شرقی و به فاصله 5/1 متری آن از شمال به جنوب کشیده شده که هماینک ابتدا و انتهای آن از بین رفته است. طول این آبنما 168 متر بوده که از جلو ایوان شمالی کاخ پذیرایی میگذشته. 60/76 متر از این آبنما در جلو ایوان سراسرای کاخ اختصاصی بوده و از دو سو در حدود 80/45 متر امتداد یافته است. در فاصله 4/41 متری این آبنما و به موازات آن، آبنمای دیگری وجود داشته که هم اینک بخشهایی از جدول و حوضچههای سنگی آن بر جای مانده است. طول این آبنما از شمال به جنوب 114 متر میباشد که از ابتدا و انتها به طرف شرق کشیده میشده است. جدولهای سنگی که 23 سانتیمتر عمق و30 سانتیمتر ضخامت دارند، دارای سنگ فرشی از سنگ سفید به عرض 90 سانتیمتر بوده و از سنگهای سفید صیقلی شده تشکیل شدهاند که دو لبه 30 سانتیمتری از سنگ بر روی آن نصب شده است. در فاصله 14 تا 15 متری آبنماها، سنگاب یا حوضچههای سنگی کوچکی از سنگ سفید یکپارچه نصب شده که هر یک از یک تخته سنگ مکعبی که قاعدۀ آن یک متر در یک متر وسعت داشته و عمقش به 50 سانتیمتر میرسیده، ساخته شده است.
لبۀ این سنگابها پهن و سنگ تراشیده بوده، در برخی از آنها جای دریچههای آب بند کوچکی که در مسیر حرکت آن تعبیه شده بوده، باقی مانده است. ساختار این آبنماها ساده بوده، قطعات سنگهای آهکی که در ساخت جویها به کار رفته، بیهیچ زیرسازی، روی زمین کار گذاشته شده و برخی از حوضچهها شالودهای به صورت لایه سنگ دارند. در ساخت این آبنماها از هیچ بست و اتصالی استفاده نشده است. در محوطه باغی پاسارگاد به وسعت 75000 مترمربع دو تک بنای «الف» در جنوب شرقی و «ب» در 120 متری شمال شرقی وجود دارد. کاخ بار مرکز این محوطه به شمار میرفته و گذرگاهها این دو ساختمان را به کاخها متصل میساختهاند.
تک بنای الف اتاقکی مستطیل شکل به ابعاد 90/7×45/10 متر بوده و سقف آن بر دو ستون استوار بوده. در ضلع شرقی و غربی آن نیز دو ایوان کوچک یک ستونی و در ضلع شمالی و جنوبی آن ایوانی چهار ستونی وجود داشته.تک بنای ب نیز اتاقکی چهارستونی به وسعت 15/10×70/11 متر بوده و دو در ورودی در دیوارهای عرضی مقابل هم داشته که این ورودیها در حدود 60/2 متر عرض داشتهاند. دو ایوان شرقی و غربی این تک بنا با 75/17 متر پهنا چهار ستونی بوده که هر ستون به فاصله 55/3 متر از یکدیگر واقع شده و ایوانهای شمالی و جنوبی آن دو ستونی میباشند. ضخامت دیوارهای خشتی این بنا متغیر بین 55/1 تا 70/1 متر بوده است. کف تالارهای این ساختمانها سنگ فرش بوده است.طی کاوشهای 1342 به سرپرستي ديويد استروناخ، در نزدیک ایوان جنوب غربی تک بنای ب، کوزهای نخودی رنگ سفالی پیدا شده که در درون آن در زیر لایهای 15 سانتیمتری از خاک 162/1 قلم زیورآلات هخامنشی یافته شده که قدمت آن به نیمه دوم سدۀ پنجم ق.م تا سدۀ چهارم باز میگردد.
کاروانسرای مظفّری
در دورة آل مظفر (743 تا 795ﻫ..ق) به گاه حكومت پادشاهان محلي فارس، پاسارگاد بار ديگر مورد توجه واقع شد و در اين زمان تعبيرهاي «فارس» به عنوان «ملك سليمان» و «پادشاه فارس» به عنوان «وارث ملك سليمان» رواج كلي يافت. شايد به همين دليل بود كه در 100 متری شمال آرامگاه کوروش کاروانسرایی توسط شاه شجاع مظفری (759ـ776ﻫ..ق) ملقب به ابوالفوارس احداث گردید که متشکل از فضایی روباز به ابعاد 40/16×5/18 متر بود. سنگهای این بنا از کاخهاي پاسارگاد جدا شده و در ساختن بناي كاروانسرا به كار رفته است.
سامی در کاوشهای خود در سال 1338 کتیبهای به ابعاد 45×65 سانتیمتر یافت که بر روی آن با خط ثلث نوشته شده بود: «... السلطان المطاع ابوالفوارس...».
برتکه سنگ دیگری نیز «مالک هفت اقلیم» نگاشته شده بود. از همین محل و نیز از اراضی شمال غربی آرامگاه کوروش تعدادی سکۀ زر و سیم دورۀ اتابکان به ویژه از زمان شاه شجاع یافته شده که روی یکیاز آنها «السلطان المطاع شاه شجاع» و پشت آن «عدلیۀ شیراز» حک شده است.این کاروانسرا که به صورت نامنظم از سنگهای سفید ساخته شده، دارای ایوانی به پهنای 30/3 متر با جرزهای سنگی نامنظم و چهارگوش با طاقهای کوچک و بزرگ در پشت آن میباشد. ساختمان اتاقها از سنگ ساده ساخته شده است.درِ بنا به سمت مشرق بوده و در سه سمت شمال و جنوب و مغرب آن نیز سکوهایی به ارتفاع 80 سانتیمتر وجود دارد. اطراف این سکوها ازاره سنگی وجود داشته که بخشهایی از آن باقی مانده است. سنگهای بنا را در برخی جایها با ملاط گچ به هم وصل کردهاند.
مسجد اتابکی
از آثار به جای مانده از زمان حكومت اتابك سعد بنزنگي است که با ایجاد دیواری خشتی به قطر 5/2 متر گرداگرد آرامگاه کوروش، فضای چهارگوشی به طول 50/54 متر در ضلع شمال غربی ـ جنوب شرقی و عرض 80/48 متر در ضلع شمال شرقی ـ جنوب غربی احداث گردید. در چهار سوی این فضای چهارگوش با استفاده از سنگها و ستونهای كاخهاي بارعام و اختصاصي كوروش كبير یک ردیف ستون در فاصله تقریبی 4 متری دیوارها ایجاد شده که دارای زیر ستون و سرستون نمیباشد. با ایجاد سقفی بر روی این ستونها و دیوارهای جانبی چهار ایوان ستوندار درچهار جانب حیاطی با وسعت 50/34×10/29 متر ایجاد شده که ارتفاع آنها تا حد سکوی پنجم یا ششم آرامگاه امتداد مییافته.سه درگاه در دیوارهای شمالی، جنوبی و غربی تعبیه شده که درگاه غربی کوچک بوده و به تالاری با ابعاد 10/42 متر طول و 10/8 متر عرض میپیوسته که خود آن نیز درگاهی سنگی داشته که تا سال 1349 برپا بوده و کتیبهای داشته که در بخشی از آن نگاشته شده بوده:
«العمارﺓ المسجد الجامع الملک المعادل العالم المؤید... و الاسلام المسلمین وارث ملک سلیمان سغلر سلطان سعد بن زنگی اتابک ناصر امیرالمؤمنین خلد الله سلطانه... عشرین...».
در همان نزدیکی دو کتیبه دیگر پیدا شده که بر روی يكي از آنها نگاشته شده: «المنصور المجاهد، [سـ]لطان سعد بن زنگی، ناصر امیرالمؤمنین، خلد الله ملکه فی رمضان ﺳﻨﮥ اثنا عشر و ستماﺋﮥ» و «... [ا]سلام و المسلمین پهلوان جهان شهریار... ایران مرزبان دوا[توران؟]...، ... خسرو آفاق عادل جهان وارث ملک سلیمان سعد بن زنگی».
میان ایوانهای مسجد و آرامگاه کوروش در وسط حیاط به اندازه 10/4 متر در قسمت شمال غربی، 50/10 متر در قسمت شمالی و غربی و 80/12 متر در جبهۀ جنوبی فاصله وجود داشته. اتاقک آرامگاه به وسیله هفت پله به وسط حیاط راه مییافته. آن اتاقک با ایجاد محرابی در درون دیوار جنوب غربی آن به صورت مرکز اصلی مسجد جامع درآمده بوده. این محراب با تزیینات معماری اسلامی و یک کتیبه حاوی چهار آیه از سورۀ فتح با خط ثلث در اطراف آن تزیین شده است.این مسجد هم اینک ویران شده و بقایای باقی ماندۀ درگاه اصلی آن در جبهۀ شمال غربی در 1350 به کاخهای بار و نشیمن انتقال داده شده است.مجموعه آثار پاسارگاد در تاریخ 26/2/1310 با شماره 19 در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است.
منابع: آثار عجم، فرصتالدوله شیرازی، ص 228، 230ـ235 / اقلیم پارس، سید محمدتقی مصطفوی، تهران، 1375، ص 2، 11ـ17، 78، 406ـ404 / ایران باستان، حسن پیرنیا، تهران، 1362، ج 1، ص 232 / ایران و تمدن ایرانی، کلمان هوار، ترجمه حسن انوشه، تهران، امیرکبیر، 1363ش / ایران و قضیۀ ایران، جرج ناتانیل کرزن، ترجمه ع.وحید مازندرانی، تهران، 1362ش / ایران، کلده و شوش، ژان پل راشل دیولافوا، ترجمه علی محمد فرهوشی، چاپ بهرام فرهوشی، تهران، دانشگاه تهران، 1376ش / ایرانویج، بهرام فرهوشی، تهران، دانشگاه تهران، 1374ش / باستانشناسی ایران باستان، با مقدمۀ رمن گیرشمن، لویی واندن برگ، ترجمه عیسی بهنام، تهران، 1348ش / پارسکده، علی سامی، ص 28 / پاسارگاد: پایتخت و آرامگاه کوروش هخامنشی، علی سامی، شیراز، 1375 / پاسارگاد، دیوید استروناخ، سازمان میراث فرهنگی کشور، تهران، 1379 / پاسارگاد، علیرضا شاپور شهبازی، بنیاد فارسشناسی، شیراز، 1379 / پایتختهای ایران، محمد یوسف کیانی، تهران، 1374، ص 147 / پرواز بر فراز شهرهاي باستاني ايران، اريك.ف. اشميت، ترجمه آرمان شيشهگر، سازمان ميراث فرهنگي كشور، 1376، ص 39 / تاریخ امپراتوری هخامنشیان: از کوروش تا اسکندر، پییر بریان، ترجمه مهدی سمسار، تهران، زریاب، 1378ش / تاریخ ایران، سرپرسی
وب سایت دانشنامه فارس راه اندازی شده در سال ٬۱۳۸۵ کلیه حقوق این سایت محفوظ و متعلق به موسسه دانشنامه فارس می باشد. طراحی و راه اندازی سایت توسط محمد حسن اشک زری